CORRIGER LES PAROLES

Paroles : Roshan


خوب ، هوا روشنه نه؟
دلمون روشنه
برف می‌اد داداش ، خیلی برف می‌اد
امیدوارم که همینطور که هوا روشنه دلاتونم روشن باشه
تو فضای عجیبی ساختیم این کارو با هم
آره ، تازه شروع شده
بریم

باز پرا بازن آخه راحته واسم
روشنه از اول ، تا آخر راهم
پره حرفیم اینا بد لالن جنسیم اینا دلالن
نمی‌شن وارد به اتمسفر سیارم
وقتی‌ پیشرو می‌اد با عرفان
نده پز فیک بزن هد بام
وقتی‌ ما می‌شیم هم پیمان
تو رو بیرون می‌کشم از زندان
وکالو می‌ندازیم تو فر داغ
تو می‌شنوی می‌شی‌ گره باز
دیگه حسابی‌ شدیم بی‌ حساب
حتی اگه همه چی‌ بره زیر پا
اگه تیره و تاره کیرته
من بهت قول می‌دم می‌شه ناب
این داروی دیدته
همونی که اکیپ ما می‌شناخت

بذار امیدی باشیم تو نا امیدی
پرات بستن بهت بالو می‌دیم
دلا خستن بهت حالو می‌دیم
امشب برنامه کل سالو چیدیم
راهی‌ رفتیم که تهش برگشت نبود
چاهی کندیمو و تهش گنج نبود
قفل کلیدیم ، سفر می‌چیدیم
نسخه پیچیدیم برگه‌ش نموند
پشتمون خالی ‌، مشتمون خالی‌
چوب لای چرخ و پنچر نموند
مشتتون بودیم ، پشتتون بودیم
توی دستمون خنجر نبود
قلممون حنجرمون
سپر همیم چون سنگر نبود
از این کسکشا سنگترو
واسه ایرانم از دلم تنگتر نبود

بیش از این نمی‌‌شه با عقده ور رفت گذشت
اون روزا که بودیم دور جدول
ولی‌ امروز اینو متوجم
که ته ناراحتیها اوج خندس
درمان می‌شی‌ وقتی‌ شه مرده برعکس
باس از اول درساتو حفظ کنی‌
وقتی‌ دوباره گذرت می‌خوره جنگل
وقتی‌ دور و بار خودت پره تله‌س
باید رو به رنگین کمون رول بزنم
وقتی‌ معجزم رپه پس کس ننش
همه زندگیاشون تو پزه همش
پس بهشون نشون بده موز منم
بگو زندگیمون پره از نویز جهنمیه
ما باهاش می‌دیم پزه قلم
جا اسلحه دستاشون حول ممس
هم حول هولین و مرده پرست
من خود جنمم از صبح سحر
وقتی‌ دور صحنم می‌اد خودش هدف
از شعرامون در می‌اد رز بنفش داره
می‌‌پیچه تو تن موج قلم

باز پرا بازن آخه راحته واسم
روشنه از اول ، تا آخر راهم
پره حرفیم اینا بد لالن جنسیم اینا دلالن
نمی‌شن وارد به اتمسفر سیارم
وقتی‌ پیشرو می‌اد با عرفان
نده پز فیک بزن هد بام
وقتی‌ ما می‌شیم هم پیمان
تو رو بیرون می‌کشم از زندان
وکالو می‌ندازیم تو فر داغ
تو می‌شنوی می‌شی‌ گره باز
دیگه حسابی‌ شدیم بی‌ حساب
حتی اگه همه چی‌ بره زیر پا
اگه تیره و تاره کیرته
من بهت قول می‌دم می‌شه ناب
این داروی دیدته
همونی که اکیپ ما می‌شناخت

از اول از اول
صد قسم صد قسم
خودمو قول دادم من از کس نترسم
چنگ زدم من کندم ؛ کالبدو قفسم
قفس سینه تا رسیدم به قلبم
من و رضا هنوز درگیریم
با هم جوش می‌دیم و سر می‌ریم
آتیشه دلامون می‌ریزه بیرون‌و
تو دل شماها پخش می‌شیم
قصه گو بودیم و کارگردان شدیم‌و
داریم به شماها نقش می‌دیم
باورو بسازین توی دلتونا و
سوار مشکلا فتح می‌شین
اگه دورو برم ستاره نیس
اگه دلم می‌گیره با یه قاب ریز
اگه همه ‌رو می‌بینم یه سالو نیم
یه بار واسم مهم تر از ادامه نیس
نگو تیری توی خشابت نیس
خدا این همه هرزو از کنارت چید
حالا باس بره برسه به داد چین‌و ما
نمی‌ذاره اینطور اداره شیم
وقتی‌ تو وطن پره از اعدام شیره
کسی‌ نمی‌گرده پی‌ جانشین
همه حیاتشونو از دست دادن‌و
قناعت می‌کنن به جیره آب قیر
یه سریا می‌ان به دین ناصری
یکی‌ خودشو می‌فروشه به کاسبی
هرچقدم بخوای بی راهه بری
چیزی نیس جز حس سفید عاشقی

زنده ای عمو؟
اینا فکر کردن که ما تخممونه
هر کاری می‌خواین بکنین
داشی کیرتم نباشه
فعلا او‌و پاس بده این ور

باز پرا بازن آخه راحته واسم
روشنه از اول ، تا آخر راهم
پره حرفیم اینا بد لالن جنسیم اینا دلالن
نمی‌شن وارد به اتمسفر سیارم
وقتی‌ پیشرو می‌اد با عرفان
نده پز فیک بزن هد بام
وقتی‌ ما می‌شیم هم پیمان
تو رو بیرون می‌کشم از زندان
وکالو می‌ندازیم تو فر داغ
تو می‌شنوی می‌شی‌ گره باز
دیگه حسابی‌ شدیم بی‌ حساب
حتی اگه همه چی‌ بره زیر پا
اگه تیره و تاره کیرته
من بهت قول می‌دم می‌شه ناب
این داروی دیدته
همونی که اکیپ ما می‌شناخت