CORRIGER LES PAROLES

Paroles : Aghrab

Intro:
هیولاها گوش کنن
وقشته
میدونی کجا وایسادیم؟
آخرش
ایستگاه آخر
ایستگاه آخره

عقرب میتونه این آتیشو به اوج برسونه
از ترس نمیتونن ببینن چی تو خودشونه
این تلخیه زهره و تدبیرِ جنگ
قرنطینه حبسه و زنجیره فقر
نا امنیه مست
وحشی و جنگجو
سخت گیر و سنگی با تنبیه مرگ
ادامه ی بازی رو بشناس
این اداره ی تاریکو بشکافش
قصه ی قاضی و زندان جلوش هیچی نی چون عادیو پنهانه
حقیقت آفریقا همون فقر مطلقیه که قاطیه شمشاس
گیریم توی این بازیه کشداره همه جا چشداره همه جا چش دار

هرج و مرج پره تو کشورم
ولی هیشکی هیچ جوره نمیده بش محل
بشکنم یا بزنه به دل سرم
هی ضرر میزنن به ملتو ولترن
جر نزن دل نبند یه روند بش
هنو تو دریا میچرخه ول نهنگ
حالا نت بدن نت ندن میخزن از بین نرن غیب نشن بهترن بیا من رو ریلمم
قیامت ذهنم ژنتیک ریاضتِ شمشم
انرژیه ضیافت عشقم سیاست زشتم
بیام همه تشنن حالا منم طیفی از این عالم رندم
سحریم نفرین کبریت خیس
دست و پا میزنیم هی میشه لیز
سرباز بشی مثه قارچ میشی ریز
هرکی حرف داره مثه کفتار میشه پیر
درد داره مثه پرگار بشه کیر
هربار خودتو میکشی دور شمشیر
هربار توی جبهه میدی بوی تردید
جلو میری میرسی به خونه قبلیت
هربار که قسطو میدی کونتم نیست
ترجیح میدی بمونی تو لونه سمیت
ضریب بیست میزنن و همه زمین گیر
بپا تو سرت تیری نره که نعره زده شیر
چی؟ مهم نی حرکت کینگ
انرژی رو گذاشتیم برا بعد رینگ
آب قطره قطره ریخت زنده موندیم ولی داریم قطعه قطعه میشیم
مگه کسی ندید تو دهنمون ریدن
بگو مگه غیر از اینه طبیعته دیو
عادت شده مثه شریعته دین
راه پره آفتو خریته پیر
ولی اونا دنبال عظمت کیر
حتی اگه واسه نوزاد قدغنه شیر
فریبندگی همش فریبندگی
جونه علی برا کی همه شَتِ در پیت
اصن نمیدونه میده جونو برا کی
نسبت میده مال خرو برا شیر
ولی داره ته میگیره ذره ذره دیگ
پیک نیکم سره جاشه تا میخوره کیک کیک آههه

عقرب میتونه این آتیشو به اوج برسونه
از ترس نمیتونن ببینن چی تو خودشونه
این تلخیه زهره و تدبیرِ جنگ
قرنطینه حبسه و زنجیره فقر
نا امنیه مست
وحشی و جنگجو
سخت گیر و سنگی با تنبیه مرگ
ادامه ی بازی رو بشناس
این اداره ی تاریکو بشکافش
قصه ی قاضی و زندان جلوش هیچی نی چون عادیو پنهانه
حقیقت آفریقا همون فقر مطلقیه که قاطیه شمشاس
گیریم توی این بازیه کشداره همه جا چشداره همه جا چش دار

میدونم که قلبت خاک شده
اومدم کمک که تا نبضت کار کنه
بهت بگم دنیا رو نظمش کار شده
اونیکه این بالاست با درد حصار شده
دیگه تو بُهت نیست از بس اشباح شده
برای هر ارتباطی شرطش کاندومه
از حافظه گذشته عکسش پاک شده
تو زیرزمینه همه ی قدش سانسوره
باید همشو نقد حساب کنه
طرد شده مشغول حذف لاشخوره
تو سکوت غرقه پر سرصداست دورش
اَ بالا که میخواد تا سقف حساب پره
تو همه قصه هاش بوده قهرمان خودش
دیگه خیلی کم میره ور با آیفونش
(صدای غول)
میتونه جنوب باشه ولی غربو مات کنه
شیطون باشه ولی سر تو آب کنه
با زنبورا همیشه تو کندو پارک کنه
یه جنگجوی مرموز که طرحش شانتونه
همه ی برگای تو دستش آس پره
گرمه آجرش
خشت میکاره
جای مرگ استانبوله
تو گنده ماسونه
پیشونیشو میاره به سمت شاه کشت
تخم چپشم نی حرف مافوقش
با هر مافیا داره صد هزار برش
انگشت درگیر و سده آب پره
میتونه زمینو هم سطح ماه کنه
با کلمات زنجیرِ برده وا کنه
و دیگه نمیذاره قیمت رو بارکدش
زمان کم میکنه وزن بالونش
و هر جانداری شده محو شابلونش

عقرب میتونه این آتیشو به اوج برسونه
از ترس نمیتونن ببینن چی تو خودشونه
این تلخیه زهره و تدبیرِ جنگ
قرنطینه حبسه و زنجیره فقر
نا امنیه مست
وحشی و جنگجو
سخت گیر و سنگی با تنبیه مرگ
ادامه ی بازی رو بشناس
این اداره ی تاریکو بشکافش
قصه ی قاضی و زندان جلوش هیچی نی چون عادیو پنهانه
حقیقت آفریقا همون فقر مطلقیه که قاطیه شمشاس
گیریم توی این بازیه کشداره همه جا چشداره همه جا چش دار

نوکه نوک قله ام
تو سی و سه سالگی دارم همه چیو از طبقه ی شیش واضح میبینم
میدونی, ما محکومیم به جاودانگی و ابدیت
ادامه بده