CORRECTAR LA LETRA

Letra : Shahkar


دیوانگی است
آدم نرمال به جایی نمی‌رسه
هرکس دیوانه باید باشه، دیوانه

پُر از شعره یه دیوانه
پُر از معنی، یه ایهامه
یه ابریشم که می‌خواد از شوق بباره
پُر از نقش و نگاره
پُر از حرف و کنایه
پُر از درد و گلایه
روش کسی قیمت نمی‌ذاره

شاهکاره
خوش خط و خاله
شدم دچارش
شاهکاره

همون که می‌خوامه
کوه نوره، می‌درخشه
از برف سفیده، رخشه
از فرش رسید به عرشه
روی بومه، توی پخشه
به هر رنگ غالب
تو هر لحظه است بداهه
منم محرم رازش
منم پروردگارش
شاهکاره، نابه، اصله
کار دسته، آره، از صفر
یه واقعه است که حادثه‌ش یه فاجعه است
که می‌کنه مو به تن سیخ
از حس خوبه لبریز
دور از بعد درک معجزه است
یه نقطه ضعفه

شاهکاره
خوش خط و خاله
شدم دچارش
شاهکاره

از ته قلبه، مرهمِ زخمه
وسط قصره از ته دخمه
صفحه به صفحه، لحظه به لحظه
قطره به قطره، ذره به ذره

شاهکاره، یه یه
مهره ی ماره
کشت به یه اشاره
شاهکاره، یه یه

بی رحمه، شاید یه کمی ظالم
می‌خنده، ولی نه شوخی با کسی داره
بی نقص نیست، با عیباش ولی کامله
آبستن، ابعاد من این حامله
همین عامل وزن زیادشه
سالم ولی بیماره
عاقل‌ترین دیوانه
ما مال همیم، بیچاره
تا نصفه‌شب نمی‌خوابه
آفریدگارش منم و یه سیگاره
گاهی هم یه لیوانه
گاهی هم یه دیواره
یه دیواره، از آینده خبر عالی میاره
پُر رمز و رازه
اثر دالی ولی مونالیزائه
همیشه تو جنگه، صلح نمی خوادش
واسش یه نکته زیاده
اون لا، سی، دو، ر، می، فائه

شاهکاره، یه یه
مهره ی ماره
کشت به یه اشاره
شاهکاره، یه یه
شدم دچارش
چه بی اراده
اووه