CORRIGER LES PAROLES

Paroles : Gardane Man Nandaz

[متن آهنگ "گردن من ننداز" از تتلو]

[مقدمه]
بریم؟
میدونی؟
آدما
هم احترامشون
دست خودشونه
هم اعتبارشون
هم موندنشون
هم رفتنشون
هم بردنشون
هم باختنشون
اینکه چی بودم و چی شدم
گردن من هه
اما اینکه
چی بودی و چی شدی رو
گردن من ننداز

[قسمت اول]
تو دلت خواست که بری
بی‌خودی گردنِ من ننداز
تو دلت خواست که وِلی
دیگه همه لباساتم که عمدا باز
تو دلت خواست که بچرخی
لای همه مردای این شهر
تو دلت خواسته همیشه
دلت می‌خواد
هر بار که این شب
تو خراب کردی
یهو طوفان زد به آبادی
بحث یه گل، دو گل نی
همه باغ‌و به گا دادی
این انقلابو تو کردی
توی این خونه و رفتی و
هر چی قبضه به ما دادی
تو دلت خواست که
بشی درگیر حواشی
رفتنی بودی از اول
و نشد که هرزه نباشی
تو خواستی که عوض شی
هرکاری کنم همینی
واسم آرامش نذاشتی و
خب این چیز کمی نیست

[همخوان]
بی‌خودی گردن من ننداز
لاشی بازیاتو
بی‌خودی گردن من ننداز
(بی‌خودی گردن من ننداز)
بی‌خودی حرف از عشق نزن
هیس! خاموش
بی‌خود به سرت نزنه پرواز

[پل ۱]
به من باشه
اون موها رو از ته می‌زنم
البته انقده سنگین و چرک شده
که نزنی هم می‌ریزه
کف زمینو نگاه
(کف زمینو نگاه)
آدم تو هر جمعی وارد میشه
متاعشو مناسب جمع
باید انتخاب کنه
اسکل! جایی که قرار نی بِخاری
دیگه مشروب خوردنت چیه؟
مشکل تو اینه که
طرفت بَه‌بو نبود

[قسمت دوم]
خودتو زدی به مستی شب
و بندو به آب دادی
(هه! نفهمیدی چی شد، نه؟)
(من بهت میگم)
تو دلت کردش یهو هوای آزادی
(و گرنه می‌فهمیدی)
(با نامَحرم زیر یه سقف نمی‌مونن)
(اونم مست)
تو خودت خواستی
بخوابی با غریبه
تو نخواستی پاشه از روت
مثلا بالایی، حواست نیست
حالا بذار روح من
دور بشه ازت
روح اونم، باشه پس توت
(انقدر تنهایی بکش)
(تا از چشات بزنه بیرون)
فکر می‌کردی بگی مست بودی
میگم خب باشه مست بود
(ولی بی غیرتا، عین بابات می‌میرن)
اونی که فکر می‌کردم پروانمه
یه خفاشِ پَست بود
یه خفاشِ پَست بود

[همخوان]
بی‌خودی گردن من ننداز
لاشی بازیاتو
بی‌خودی گردن من ننداز
(بی‌خودی گردن من ننداز)
بی‌خودی حرف از عشق نزن
هیس! خاموش
بی‌خود به سرت نزنه پرواز
بی‌خودی گردن من ننداز
کثافت کاریاتو
بی‌خودی گردن من ننداز
بی‌خودی حرف از عشق نزن
هیس! خاموش
بی‌خود به سرت نزنه پرواز

[پل ۲]
واسه راه رفتن
اول باید خندین و نشستن
و چهار دست و پا رفتنو یاد گرفت
واسه پرواز کردن
اول راه رفتنو
کسی که راه رفتن سادشو بلد نی
که فکر پرواز نمی‌کنه

[قسمت سوم]
بی‌خودی گردن من ننداز
جون به جونت کنن
پایینه لِولِت
انقده پرت و کسشری که
نمیشه سپرد حتی کار دیگه بهت
انقده بی لیاقتی که
حالا حالاها باید گاییده شه دلت
انقده کم و کودنی که
نشون میده حتی آیینه، کدرت
بی‌خودی نزن به دست انداز
دست پیش دیگه نگیر
که نمی‌گیره
تو بی من پاره میشی
ولی با رفتنی یه جیمی
امیر که نمیمیره
گردن من ننداز
اون مغز کوچیکتو
(عه)
نون نداری بخوری بدبخت
اما یادت نمیره خرید و بوتیکتو
(عه)
(هه جیب خالی، پز عالی)
(گوز گوز ناشتا، چسید پرتقالی)
تو خونه ننه بابات
باید زیر قسط بانکی بمیری
اینور اما جیم که
بدون لگ و ست نایکی نمیری
ولی یاد گرفتی سفره داری
اینجا بگم، بیرون مرده خواری
آ گردن من ننداز اصلا
این حال مسمومتو
رفتی فقط کم شده
یه نخاله از خونه خب
بود و نبودت
نداره فرقی برام، جون تو
مهم نیستی که
بکنم پاره الان کونتو
گردن من ننداز دیگه
مشکلا و خرجتو
جمع میکنم دورم
همه خوشگلا رو بعده تو
از بغل ما داری
چهل کیلو از وزن تو
بیا اصلا بلندترین انگشت ما هم برا تو

[پل ۳]
(فاک یو، بابا)
میدونی؟ بحث لیاقته
قورباغه رو تو تشت طلا هم که بزاری
میپره تو مرداب
(باز میپره تو مرداب)
۱ ،۱
۲، ۲
۸

[قسمت چهارم]
بی‌خودی گردن من ننداز
که تو ذاتت خراب بود
از اولشم حست
یه حس کاذب برام بود
از سر شب تا دم صبح
فقط یه پایه برا دود
انقده بد
که عادی و سرد
میشدی دائم برام زود
بی‌خودی گردن من ننداز
که تو ذاتت خراب بود
از اولشم حست
یه حس کاذب برام بود
از سر شب تا دم صبح
فقط یه پایه برا دود
انقده بد
که عادی و سرد
میشدی دائم برام زود

[پل ۴]
بی‌خودی گردن من ننداز، نه
بی‌خودی گردن من ننداز
بی‌خودی گردن من ننداز
بی‌خودی گردن من ننداز
بی‌خودی گردن من ننداز

[همخوان]
بی‌خودی گردن من ننداز
لاشی بازیاتو
بی‌خودی گردن من ننداز
بی‌خودی حرف از عشق نزن
هیس! خاموش
بی‌خود به سرت نزنه پرواز